باندینگ دندانپزشکی ماده ای برای ایجاد باند شیمیایی بین کامپوزیت و دندان است.باندینگ به معنی استفاده از یک ترکیب رزینی یا همان پلاستیکی همرنگ دندان است که برای ترمیم دندانهای پوسیده، شکسته، ترک خورده یا سیاه شده به کار میرود .باندینگ دندان عملی است که در آن مواد رزین رنگ دندان که مواد پلاستیکی با دوامی هستند ، به دندان زده شده و با تاباندن نور خاصی(مانند نور لایت کیور) سخت میشوند و در نهایت به دندان میچسبند.
در زیر نکاتی دربارهی چسبندگی به مینا، عاج و انواع سیستمهای باندینگ اشاره میگردد:
چسبندگی به مینا
مینای دندان، ایدهآلترین سوبسترا (سطح فاصل) است که میشود به آن باند شد چرا که چسبندگی به آن قابل اعتماد و با دوام است. در مدت بیش از ۵۰ سالی که از معرفی تکنیک اچ مینا در سال ۱۹۵۵ توسط Michael Buonocore و به دست آوردن یک استحکام باند ۲۰-۲۵ مگاپاسکالی توسط وی میگذرد، تغییر چندانی در مورد باند به مینا اتفاق نیفتاده است. در واقع تنها تغییر اتفاق افتاده، مدت زمان اچ کردن میباشد. مدت زمان اچ کردن اولیه با اسید فسفریک ۸۵ درصد، ۱ دقیقهی کامل بود. در حال حاضر، مینا با اسید فسفریک ۳۵-۳۷ درصد و فقط به مدت ۲۰-۲۵ ثانیه اچ میشود. این که اسید ۳۷ درصدی نسبت به اسید ۸۵ درصدی، اسید مهاجمتری است اکنون به خوبی شناخته شده است.
از آنجا که مینا قابل پیشبینیترین ماده برای باند شدن است، وقتی که مینا حفظ شود، موفقیت ترمیمهای باند شونده به طور عمده افزایش مییابد.
چسبندگی به عاج
چسبندگی به عاج دندانی، کم ثباتتر و کمتر قابل پیشبینی است چرا که عاج یک سطح باند شوندهی پیچیده میباشد. ۳۰ درصد آن مواد معدنی و ۲۰ درصد آن را مایع تشکیل میدهد. چسبندگی واقعی به عاج زمانی اتفاق افتاد که انتشار رزینهای هیدروفیلیک به عاج اچ شده و مفهوم توتال اچ (Total etch) و سپس تغییرات و پیشرفتهایی در سیستم باندینگ به عاج رخ داد. جهت تعریف یک باند موفق به عاج باید چند فاکتور را در نظر گرفت. استحکام باند بسیار مهم میباشد اما این تنها فاکتور تعیین کننده نیست. ممکن است ما یک استحکام بسیار خوب باند داشته باشیم در حالی که حساسیت بعد از کار یا آسیب دیدگی پالپ دندان اتفاق بیافتد و در نهایت این مسئله از دید بیمار، شکست در درمان محسوب میشود. در مراحل اولیه، برای باند به عاج، تمام جامعهی دندانپزشکی از این قضیه رنج میبرند که حتی کوچکترین ترمیمهای مستقیم کامپوزیتی نیز منجر به درد بعد از کار میشدند و ترمیمهایی ناامید کننده شکل میگرفت. در حال حاضر ما میدانیم که مستعدترین ترمیمها به داشتن حساسیت بعد از کار تحت فشار جویدن، ترمیمهای کم عمق کلاس یک هستند. دلیل این امر، استرسهای بیشتر ناشی از انقباض در این ترمیمهای کامپوزیتی است که با یک فاکتور مرسوم به فاکتور C (مخفف Configuration Factor) توجیه میشود. علاوه بر استحکام باند، فاکتورهای دیگری نیز هستند که باید در نظر گرفته شوند.
ادهزیوها نباید باعث حساسیت بعد از کار شوند. باید سیل لبهای خوبی داشته باشند. کاربردشان راحت بوده و با دوام باشند. مسأله دوام باند به عاج یکی از عمدهترین نگرانیها بوده است که سیستمهای باندینگ جدیدتر این امر را بهبود بخشیدهاند.